اطلاعیه

نوروز آمد، نوروز با سیل آمد سال تازه و نوروزی دیگرآمد. سالهاست که نوروزها، طعم و بوی نوروزهای گذشته را ندارند. نوروز امسال با طعم تلخ تورم و گرانی افسارگسیخته به استقبال سال نو رفت. نوروز امسال درکنار همنشین همیشگی و یار غارش ( تصادفات جاده ای ) میزبان سیل ویرانگر وخانمان برانداز هم بود. سیلی که از شمال شروع شد و به جنوب رسید. مرکز را درنوردید و غرب و شرق را بی نصیب نگذاشت. در یک جمله " سیل ایران را فرا گرفت " بارش های بی سابقه ی بهاری، نوید بخش سالی پر از رحمت و برکت برای ایران و ایرانی بود. اما هرچه زمان می گذشت، نقطه ی بالای حرف ( ر ) رحمت، پررنگ و پررنگ تر می شد. به نحویکه در بسیاری از استان ها نظیرگلستان، مازندران، فارس، لرستان، بوشهر، خوزستان، ایلام، کرمانشاه، خراسان شمالی، چهارمحال و بختیاری،کهکیلویه و بویراحمد و ... پهلو به پهلوی غضب می زد.آب گرفتگی شهرها و روستاها، طغیان رودخانه ها، سرریز شدن سدها،گرفتاری و محبوس شدن مردم شهرها و مسافران درمیان آب، درکنارکولاک و بوران برف گردنه ها و مناطق کوهستانی، سناریوی تکراری اتفاقات وتصادفات ناگوار ومرگبار جاده های کشور،چنان نوروز وآغاز سال تازه ی تلخی را رقم زد که به این زودی ها از حافظه ی ایرانیان و یادها و خاطره ها، محو نخواهد شد. بسیاری از مناطق سیل زده ی کشورمان، همزمان با دوم فروردین "روز جهانی آب" به زیر آب رفتند. دیگر کسی از هم وطنان این روز را فراموش نخواهد کرد. زلزله زدگان سرپل ذهاب، ازگله و ثلاث باباجانی نیز در میان کانکس ها و چادرها، پذیرای سیلاب شدند. خدا به تعطیلات،برکت بدهد.تعطیلات رسمی وغیررسمی در ایران کولاک می کند.یک ماه تعطیلی، خوراک هرساله ی ایرانیان در روزهای پایان سال وابتدای سال جدید است.چه فرصتی ازین بهتر برای مسافرت به شهرهای دور ونزدیک و به دل طبیعت زدن.حجم بالای سفرهای نوروزی،ترافیک پرحجم جاده ها و تلفات و مصدومین جاده ای، اجزاء لاینفک تعطیلات نوروزی هستند. نوروزامسال گل بود، به سبزه نیز آراسته شد وسیل ویرانگرهم از راه رسید. خدا پدر و مادر این چند روزکاری نصف و نیمه را بیامرزد که بخشی از مردم را خانه نشین کرد. عاقبت دست درازی به طبیعت و دست کاری منابع طبیعی همین است که می بینیم و دچارش هستیم. سالیان سال، سوء مدیریت، ندانم کاری، سودجوئی، به حاشیه راندن متخصصان و دلسوزان، سدسازی بی رویه و بدون ضابطه، کوه خواری، جنگل تراشی، تجارت درختان و منابع طبیعی، تجاوز به حریم رودخانه ها، مسیل ها و محل عبور سیلاب را به اتوبان و خیابان تبدیل کردن، شهرسازی بی حساب و وکتاب،چرای بی رویه ی دام های اهلی در مراتع، سیاست های احساسی ونامناسب،برنامه های اشتباه، یک جانبه گرایانه و خلق الساعه توسعه ای با پشتیبانی تغییرات اقلیم و آب و هوا ؛ چنان بلایی بر سر طبیعت نحیف وشکننده ی ایران زمین آوردند که دردوره ی خشکسالی، تالاب ها، دریاچه ها و منابع آبی سطحی و زیرزمینی خشک شدند و در دوره ی ترسالی، آنچه را که در نوروز امسال شاهد بودیم. و اما حکایت سازمان مدیریت بحران. سازمانی که قرار است در هنگام بروز بلایای طبیعی و حوادث و اتفاقات غیرمترقبه، فجایع و بحران ها را مدیریت کند. وجه مشترک تمامی مسئولین سازمان مذکور از ابتدای پیدایش آن، غافلگیری وغافلگیرشدن در زمان وقوع بحران است. به رغم تمامی تلاش ها و اقدامات شبانه روزی وبی وقفه ی امداد گران، راهداران، نیروهای مردمی، دولتی،نظامی ودستگاههای اجرایی ستاد مدیریت بحران، بایداذعان داشت که مدیریت بحران کشور، مدیریتی برنامه محور، فنی، تخصص محور و ضابطه مند، نیست. افتخار مسئولین،اداره ی کشور در شرایط بحرانی جنگ با عراق است. این درست که کشور تجربه هشت سال جنگ وتبعات وحشتناک آن را دارد اما واقعیت امر این است که مدیریت بحران های طبیعی، سیل وحوادثی نظیرفروریختن ساختمان پلاسکو با رویکردجنگ متفاوت است. بلایای طبیعی، سیل، آتش سوزی و نظایرآنها، برخلاف جنگ که فرایندی زمان بر و طولانی مدت است؛ حوادثی آنی و لحظه ای هستندکه چون آوار برسر، خراب می شوند. پیش بینی و برنامه ریزی مدون و اصولی برای هر بحران طبیعی و حادثه ی احتمالی، بکارگیری سریع، منطقی و به دور از احساسات نیروی انسانی متخصص وآموزش دیده ی فنی وامدادی، استفاده ازتجهیزات پیشرفته وامکانات مورد نیاز، از عوامل موثر در رفع وکاهش اثرات این حوادث هستند. سال هاست که کشور ما تجربه ی وقایع ناخوشایند طبیعی و غیرطبیعی مانند سیل، زلزله، طوفان شن و خاک،کولاک برف، ریزش بهمن،آتش سوزی و ... را دارد،اما دریغ از یک برنامه ریزی وپیش بینی مدون ومعقول و رفتار به دور ازاحساس. اصل انکارناپذیراینست؛همیشه با وقوع حادثه، همه غافلگیرمی شوند وتا چند ساعت هاج و واج می مانند. گویی این اتفاق اولین بار است که در کشور روی می دهد. مگر سازمان هواشناسی پیش بینی وقوع سیل و بارش شدید باران را در مناطق مختلف کشور نکرده بود؟ مگر سال اول است که به برکت تعطیلات یک ماهه ی نوروزی، سیل مسافران نوروزی در جاده های کشور به راه می افتد؟ آیا نمی دانستیم که وقوع چنین بارش های پرحجم وگسترده ای چه تبعات و عوارض وحشتناکی را به دنبال دارد؟ آیا خیال می کردیم که در این فصل از سال و در جاده ها و گردنه های کوهستانی، نم نم بارانی می بارد و بلبل درپیچ وخم گردنه ها چهچه سر می دهد؟ تا قبول نکنیم و باور نداشته باشیم که عرصه ی مدیریت بحران، میدان جنگ نیست و سرداران و فرماندهان متخصص و مسلح به دانش روز در این عرصه و تجهیزات و ماشین آلات و فناوری های پیشرفته را می طلبد و تا زمانی که دلخوش به برگزاری مانورهای نمایشی وصدمن یک غاز امداد ونجات باشیم؛ در بر روی همین پاشنه خواهد چرخید و آش همان آش است و کاسه همان کاسه. بارش برف و باران، نعمتی الهی است برای سرزمین خشک مان، اما سال های متمادی دست کاری بی ملاحظه و نابخردانه ی طبیعت، زیرساخت های ضعیف و قدیمی و نگرش سود جویانه وکاسب کارانه به منابع طبیعی، آن را به فاجعه و عذاب تبدیل می کند. و اما کلام آخر ... همچنان زمین می لرزد و خانه ها و ساختمان ها را بر روی سر ساکنان شان آوار می کند. سیل می آید و هست و نیست را با خود می برد. ریزش بهمن همچنان جان می ستاند و کولبران را در زیرخروارها برف دفن می کند. کولبران پس از وداع با یاران شان، پاشنه ی کفش ها را بالا می کشند و بارها را بر دوش و می دانند شاید دیگر برنگردند. اما چه کنند که سفره هایشان خالی از نان است. عفریت مرگ و نیستی همچنان در جاده های کشور می تازد. ریزگردها و گرد و غبار، امان و نفس مردمان استان های غربی و جنوبی کشور را بریده اند. ... به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی …
بيشتر
سال جهش تولید با مشارکت مردم